نتایج جستجوی عبارت «ثامـن الائـمه(ع) خلیل داودی اصغر ماهوتی حمید عارف مرتضی قربانی مجید محمد‌زاده غلامرضا کاتوزیان حسین ربیعی ثامـن الائـمه(ع) خلیل داودی اصغر ماهوتی حمید عارف مرتضی قربانی مجید محمد‌زاده غلامرضا کاتوزیان حسین ربیعی محمود طاهری‌ بهرام زردشت‌ محمد رضا زردشت محمد حسین کاسبی» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر غلامرضا هیبتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
از غلامرضا میگوییم، از او که فرزند رشید و رنج‌کشیده روستا بود از او که صلابت و استواری را از کوه‌ها و سخاوت و مهربانی را از دشت فراگرفته بود. وقتی مرزوبوم کشورش را مورد تجاوز دشمن دید، مردانه پای در میدان نبرد گذاشت و رسم بیگانه‌ستیزی ایرانی را به نمایش درآورد. پیامش به متجاوز این بود که ایرانی شیعه علی (ع) اجازه ورود خفاشان شب‌پرست را به دیار ولایت و نور نخواهد داد. غلامرضا، یکم تیرماه سال...
نقش نیروهای شهرستان در عملیات والفجر یک
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر يک »
نیروهای اعزامی از شهرستان نی‌ریز به استعداد یک گروهان در این عملیات حضور داشتند‌. این نیروها جمعی گردان 9040 از تیپ 33 المهدی‌(عج) بودند که سردار ماهوتی معاونت گردان وسردار شهید حسن عیدی نیز فرماندهی یکی از گروهانها را عهده‌دار بودند‌. شرح این عملیات را از زبان آقای غلامرضا نصرتی که در این عملیات حضور داشته است بخوانید‌: عصر یکی از روزهای بهار 1362 عازم منطقه عملیاتی شدیم‌. شب عملیات در منطقه پاسگاه شرهانی، وارد کانال عریض و بزرگی...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید غلامرضا نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا نگهداري »
بسم رب الشهداء و الصدیقین ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا، تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون. ( سوره فصلت، آیه 30 ) آنانکه گفتند محققاً پروردگار ما خدای یکتاست و بر این ایمان پایدار ماندند، فرشتگان رحمت بر آنها نازل شوند و مژده دهند که دیگر هیچ ترسی از وقایع آینده و حزن و اندوهی از گذشته خود ندارید که راحت ابدی شدید و شما را به همان بهشتی که...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -شب زدگان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
و بالیل افلا نعقلون در شب به دیده بیدار در شب به دیده عاقل در شب به دیده عاشق بنگر، عزیز شب آلوده در شب که موج موج سیاهی همراه با شهادت خورشید قربانی هدایت خلق از فجر تا غروب قربانی طلوع نور از بستر تباه سیاهی‌ها بر مهد خاک سفره گسترده و ز بام روستای کوچک ما تا بام افلاک رنگ سیاه چون دل دیو کینه جو و آنجا به اوج خانه خورشید ستاره‌ها چون کرمهای شب تاب سوسو می‌زنند تعقل نمی‌کنید خوب آرمیده‌اید به پهنای دشت شب آسوده گشته‌اید زفکر شب دراز اما دریغ کاین شب...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید غلامرضا قوی بازو
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
با شرح زندگانی یار سفرکرده‌ای از قبیله مجنون‌صفتان، قصه‌ای دیگر را می‌نویسیم، قصه مردی که هنوز کلاس‌های درس، مهربانی و عشق او را در آموزش فرزندان این آب‌وخاک، گواهی می‌دهند. از معلمی میگوییم که عشق به آموزش، همه وجودش را فراگرفته بود و بسان شمعی می‌سوخت و در کوره‌راه زندگی،‌ راه را به جویندگان سعادت نشان می‌داد. از غلامرضا قوی‌بازو میگوییم که در تاریخ ۱۳۳۶/۴/۱ در شهرستان  نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. پدر که خود حافظ...
زندگینامه شهید غلامرضا ماجدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
شهید غلامرضا ماجدی از جمله پرشمار شهیدانی است که در هنگامه هجوم بی امان لشکر عراق به مرزهای ایران از پا ننشستند و جان بر این راه گذاشتند. این شهید یکی از مظلوم ترین شهدای جنگ است که نامش بر تارک تاریخ این سرزمین برای همیشه خواهد درخشید. در یکی از روزهای سال 1345 در محله‌ی امام مهدی(عج) در خانه‌ای کوچک و محقر پس از سال‌ها انتظار کودکی پا به عرصه‌ی وجود نهاد که او را غلام‌رضا نامیدند. وی...
رویای صادق
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
آقای اصغر ماهوتی می‌گوید: قبل از عملیات من به مرخصی آمده بودم. شهید حسین منوری به نی‌ریز آمد و گفت: بچه‌ها منتظر بودند‌، عملیات می‌خواهد انجام شود‌. گفتم‌: کجا‌؟ گفت‌: در منطقه اروند‌، طرف فاو. گفتم بعید است‌!. بنظر نمی‌رسد آنجا عملیات شود. شدت آب طوری بود که هیچکس نمی توانست قبول کند که آنجا عملیات می‌شود. بهر حال ما به جبهه برگشتیم. شهید سرافراز تا مرا دید خوشحال شد‌. از او سؤال کردم. کجا می‌خواهد عملیات شود؟...
شهدا سال 65 -زندگینامه مفقودالاثر مجید مقبلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
ما سوی دیار نور ره می‌جوییم                             سرویم و ز لاله‌ها سخن می­گوییم امروز اگر سرخ فتادیم به خاک                             فـردا به زمانه سبزتــر می‌روییم در سی‌ام شهریورماه سال ۱۳۴۷ در شهرستان نی‌ریز، با تولد خویش کانون خانه را گرمی و صمیمیت بخشید. پس از سپری شدن دوران کودکی، دوره ابتدایی را در دبستان بختگان نی‌ریز آغاز کرد و به پایان برد. برای ادامه تحصیل وارد مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی شد و برای طی دوره متوسطه، در دبیرستان امام خمینی ثبت‌نام...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید حسن فراستی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد حسن فراستي »
حسن ۱۳۴۳/۵/۱۵ در منطقه بنه کلاغی، بخش پشتکوه از توابع شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. آموزش اولیه اصول زندگی دینی و اجتماعی را در میان خانواده‌ای مذهبی و متدین آغاز نمود. دوران کودکی را با شادابی و طراوت توأم با مهربانی و رأفت خاص کودکانه پشت سر گذاشت. گام‌های مصمم و کوچک خود را به‌سوی دبستان بنه کلاغی برداشت و بعد از اتمام دوره دبستان، برای ادامه تحصیل، راهی شهر سیرجان شد. بااینکه در روستای دورافتاده و...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامرضا یگانه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
حکایتی دارند، شقایق‌های خونین ایران اسلامی، آن‌هایی که در عنفوان جوانی در وفای به عهد عاشقانه پرپر شدند و به همراه نسیم صبا تا آستان معشوق پر کشیدند. از شمار آن خونین بالان، غلامرضا یگانه است که در پنجم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۴۵ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و معتقد به مبانی حیات‌بخش اسلام، چشم‌های خود را به دنیای خاکی گشود. شش بهار اول زندگی را در کانون گرم خانواده گذراند و سپس راهی مدرسه فرهمندی شد. دوره...